درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها
  • ردیاب جی پی اس ماشین
  • ارم زوتی z300
  • جلو پنجره زوتی

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان حقیقت و آدرس ghasemshah.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 10
بازدید ماه : 11
بازدید کل : 15752
تعداد مطالب : 62
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


حقیقت




دختر کوچکی در یک کلبه محقر دور از شهر در یک خانواده فقیر به دنیا آمده بود. زایمان، زودتر از زمان مقرر انجام شده و او نوزادی زودرس، ضعیف و شکننده‌ای بود، طوری که همه شک داشتند او زنده بماند. وقتی ۴ ساله شد، بیماری ذات‌الریه و مخملک را با هم گرفت، ترکیب خطرناکی که پای چپ او را از کار انداخت و فلج کرد؛ اما او خوش‌شانس بود..
او خوش شانس بود چون مادری داشت که او را تشویق و دلگرم می‌کرد. مادرش به او گفت: علی‌رغم مشکلی که در پایت داری، با زندگیت هر کاری که بخواهی می‌توانی بکنی، تنها چیزی که احتیاج داری ایمان، مداومت در کار، جرأت و یک روح سرسخت و مقاوم است. بدین ترتیب در ۹ سالگی دختر کوچولو بست‌های آهنی پایش را کنار گذاشت و بر خلاف آنچه دکترها می‌گفتند‌ که هیچ‌گاه به طور طبیعی راه نمی‌رود، راه رفت و ۴ سال طول کشید تا قدم‌های منظم و بلندی را برداشت و این یک معجزه بود!
او یک آرزوی باور نکردنی داشت، آرزو داشت بزرگ‌ترین دونده زن جهان شود؛ اما با پاهایی مثل پاهای او این آرزو چه معنایی می‌توانست داشته باشد؟ در ۱۳ سالگی در یک مسابقه دو شرکت کرد و در تمام مسابقات آخرین نفر بود. همه به اصرار به او می‌گفتند که این کار را کنار بگذارد، اما روزی فرا رسید که او قهرمان مسابقه شد!
از آن زمان به بعد ویلما رادولف در هر مسابقه‌ای شرکت کرد و برنده شد. در سال ۱۹۶۰ او به بازی‌های المپیک راه یافت و آنجا در برابر اولین دونده زن دنیا، یک دختر آلمانی قرار گرفت که تا به حال کسی نتوانسته بود او را شکست دهد؛ اما ویلما پیروز شد و در دو ۱۰۰ متر، ۲۰۰ متر و دو امدادی ۴۰۰ متر ۳ مدال المپیک گرفت. او اولین زنی بود که توانست در یک دوره المپیک ۳ مدال طلا کسب کند.
در حالی که گفته بودند او هیچ وقت نمی تواند دوباره راه برود!



چهار شنبه 11 بهمن 1391برچسب:, :: 6:14 ::  نويسنده : قاسم شاه محمدی

هــــوس کردم بازم امشــــــب زیر بارون توی خیابون
به یادت اشــــک بریزم طبق معمـــول همیشه
آخه وقتــــی بارون مـــیــاد رو صورت یه عاشـــــق مثـــــل مـــــــــن

حتی فرق اشــــک و بـــــارون دیگه مــــــعلوم نمیشــــــه

امــــــــــشــــــــب چـــــــشـــــــای مـــــــن مـــــــــثلـــــــه ابــــــرای بــــــــــهــــــاره

نــــــخنـــــــد به حال من که حــــــالـــــــم گـــریــــه داره

چرا گریم نمیتونه رو تو تاثیری بذاره
آره بخند بخند که حالم خنده داره

آره بخـــــنـــــــــــــد بخـــــــنـــــــد کـه حـالـم خنــــــــده داره
بخـــــــــنــــــــــــد بـخـــــــــنـــــــــد کـه حـــــــــالـــــم خـنـده داره

این عـــــــشقـــــــــه یک طـــــــرف من رو کشــــــونده تو خیابونـــــــــا


نمیخوام توی این خلوت کسی دورو برم باشه

نه پلــــــــــکام روی هم میرن نه دست میکشم از گــــــریــــــه
نه میخوام بند بیاد نه بارون نه چتـــــــــــری رو ســـــــــرم باشه

امــــــــــشــــــــب چـــــــشـــــــای مـــــــن مـــــــــثلـــــــه ابــــــرای بــــــــــهــــــاره
نخند به حال من که حالم گریه داره
چرا گریم نمیتونه رو تو تاثیری بذاره
آره بخند بخنــــــد که حالم خـــــنده داره
آره بخــــنـــــــــد بخــــــــــنـــــــــد کـــــــه حــــــــالــــــم خـــــــنـــــــده داره

بــــــــخـــــــــنــــــــــد بخــــــنـــــــــد کـــــــــه حـالـــــم خنـده داره
نه پلکـــــــام روی هـــــــم میرن نه دســــــــت مــــــــیکــــــــشم از گریـــــــه
نه میخوام بند بیاد نه بارون نه چتری رو سرم باشه

امــــــــــشــــــــب چـــــــشـــــــای مـــــــن مـــــــــثلـــــــه ابــــــرای بــــــــــهــــــاره
نخنـــــد به حال من که حالم گـــــــــریه داره
چــــــــرا گریم نمیتونه رو تو تاثیری بــــــــــــذاره

آره بخــــــــند بخند که حالم خـــنده داره
آره بخــــنـــــــــد بخــــــــــنـــــــــد کـــــــه حــــــــالــــــم خـــــــنـــــــده داره
بــــــــخـــــــــنــــــــــد بخــــــنـــــــــد کـــــــــه حـالـــــم خنـده داره
 



چهار شنبه 11 بهمن 1391برچسب:, :: 6:2 ::  نويسنده : قاسم شاه محمدی

صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 7 صفحه بعد